ارشیا ارشیا ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات فرشته ی نازنینم ارشیا

هنر نمایی مامانی ههههههههههه!

سلام عشق و نفس مامانی. قربونت برم چقدر داری ماشالا تند تند مردی میشی واسه خودتا عزیز دلم این روزا همش واسه دندونای خوشگلت داری اذیت میشی البته بیشتر شبها چون وقتایی که دندونات میخواد در بیاد همش با جیییییییییغ و گریه از خواب میپری ولی تا دندونت میزنه بیرون خوب میخوابی روزها هم که همش یاداری منو گاز میگیری یا میگی منو راه ببر آخه قربونت برم همه دستامو له کردی اینقدر محکم گاز میگیری البته فکر کنم اینم به خاطر دندونات باشه الهی بمیرم که اینقدر اذیت میشی کاش زودی همشون بزنه بیرونو شما راحت بشی چند روز پیشا مامانی از خودش هنر در وکرده و چنتا عکس هنری برات درست کرده ایشالا وقتی بزرگ شدی اگه این خاطراتو بخونی و این عکسارو ببینی لابد چقدر برات...
26 ارديبهشت 1392

اولین قدم زندگی

سلام گل پسرکم. عشق مامانی روزها مثل برق و باد در حال گذشتنه و فرشته کوچولوی من در حال بزرگ شدنه. فدای چشمای قشنگت امروز یه حرکتی ازت دیدم که فقط اون لحظه خدا میدونست تو دل من چه خبره ! وقتی امروز دیدم که اولین قدم زندگیت رو بدون کمک برداشتی داشتم از خوشحالی میمردم . وای خدایا باورم نمیشه یعنی این همونیه که وقتی اولین بار رفتم سونوگرافی دکتر بهم گفت اندازه یه لوبیا قرمزه!!!! لوبیا قرمز مامان الان دیگه مرد شده و داره سعی میکنه اولین قدم زندگیشو برداره؟ وای الهی که مادر فدات بشه عشق کوچولوی من. انشاءالله همیشه تو زندگیت قدمهای درست و محکم برداری عزیزم اینم عکس لحظه ایی هست که یهو تصمیم گرفتی راه بری ...
4 ارديبهشت 1392
1